کودکان مبتلا به بیش فعالی اغلب نمی توانند تمرکز کنند و نقص توجه دارند.

برای کودکان فعال، آنها به سرگرمی علاقه مند هستند. وقتی با کاری روبرو می شوند که دوست دارند انجام دهند، تمرکز خود به انجام کارها معطوف می کنند

اما برای کودکان مبتلا به بیش فعالی، آنها تقریباً علاقه ای به چیزی ندارند، نمی توانند روی چیزی تمرکز کنند و به پایان رساندن یک کار از ابتدا تا انتها تقریباً غیرممکن است

یک مثال ساده بسیاری از کودکان دوست دارند کارتون تماشا کنند، در هنگام تماشای کارتون های مورد علاقه خود بسیار دقت دارند، در این زمان، اگر والدین آنها مزاحم  شوند ، کودکان بسیار بی تاب به نظر می رسند. 

اما برای کودکان مبتلا اساساً چیزی وجود ندارد که بتواند توجه آنها را به خود جلب کند، حتی اگر یک کارتون زیبا یا یک اسباب بازی سرگرم کننده باشد، نمی تواند آنها را برای مدتی آرام بنشاند

کودکان مبتلا به بیش فعالی بدون هدف کارهایی را انجام می دهند

برای کودکان سرزنده، آنها کارهایی را با هدف خاصی انجام می دهند. آنها غالباً در مقابل والدین رفتار خاصی نشان می دهند و فرزندان نیز هدف خاصی از این کار دارند. به عنوان مثال، آنها می خواهند توجه والدین خود را جلب کرده و علاقه خود را به او نشان دهند

بعضی از کودکان دوست دارند اسباب بازی ها را در خانه از بین ببرند یا حتی بشکنند هدف آنها ممکن است دیدن آنچه در داخل اسباب بازی است و درک ساختار اسباب بازی ب

 

کودکان مبتلا به بیش فعالی اغلب مورد استقبال کودکان در مدرسه قرار نمی گیرند و حتی ممکن است طرد شوند. به عنوان مثال، کودکان در حال بازی هستند، اما آنها ناآگاهانه اقدامات مختلفی را انجام می دهند، حتی خرابکاری می کنند و قواعد بازی را نادیده می گیرند

کودکان مبتلا به بیش فعالی فاقد تفکر منطقی هستند 

بدون توجه به عواقب آن به صورت تکانشی رفتار می کنند. کودکان مبتلا به بیش فعالی معمولاً قبل از تفکر عمل می کنند، کارها را بدون فکر و بدون در نظر گرفتن عواقب انجام می دهند. به عنوان مثال، هنگام انجام بازی ها، آنها نمی توانند صبر کنند تا به نوبت برسند تا شرکت کنند. وقتی معلمان در کلاس هستند، بعضی اوقات بدون اجازه از صندلی خود بلند می شوند و کارهای خود را انجام می دهند

هنگام عبور از جاده، آنها رفت و آمد می کنند، خواه ماشین وجود داشته باشد یا نه. گاهی اوقات در مکان های بلند ایستاده، آنها نیز ناخودآگاه اشتیاق به پریدن را نشان می دهند، بدون اینکه به خطرات و عواقب آن فکر کنند. چنین کودکانی معمولاً از نظر عاطفی ناپایدار هستند. در مواجهه با برخی از محرک های ناخوشایند، عصبانیت خود را نشان می دهند یا حتی برخی رفتارهای پرخاشگرانه انجام می دهند و توانایی کنترل خود را ندارند